-نام پدر و مادر حضرت مريم چيست؟

(41971)
-پيامبري كه پدر داشت امّا مادر نداشت , چه كسي بود؟

(16929)
-در هنگام فاتحه خواندن حتماً بايد دعاي اللّهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات را بگويند و بعد سوره حمد و توحيد را بخوانندّ آيا در غير اين صورت فاتحه خواندن درست نيست؟

(13946)
-خوش صداترين پيامبر چه نام داشته است؟

(7998)
-چرا خداوند به ابراهيم((عليه السلام)) لقب خليل الله را عطا كرد؟
(2956)
-بعضي مي گويند: حضرت ابراهيم در روز سيزده بدر كه مردم به بيرون شهر رفته بودند, بت هارا شكست و مي گويند: درست نيست در اين روز به بيرون شهر برويم ; آيا اين گفته درست است ؟

(2871)
-چرا نام پيامبر قوم لوط، لوط بوده ، مگر نه اين كه نام انبياي الهي با مسمي بوده و كامل و زيبا؟توضيح دهيد معنا و مفهوم لوط چيست؟

(2454)
-چرا حضرت داوود با اين كه از پيامبران اولوالعزم نبود، داراي كتاب زبور بوده است؟

(2214)
-سبطيان و قبطيان كيستند؟

(1701)
-علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟

(1661)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:26381 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:17

حكومت اسلامي با حكومت دموكراتيك چه تفاوت هايي دارند؟

اين دو نوع حكومت در برخي از اصول مشترك بوده و در برخي از اصول و مؤلفهها تفاوت دارند كه جهت رعايت اختصار به برخي از آن ها اشاره مي شود:

يكم: يكي از تفاوت هاي مهم اين دو حكومت در ماهيت آن دو ظهور مي كند. ماهيت حكومت با پسوند اسلامي مبتني بر خدا محوري بوده و حق حاكميت از آن خداوند مي باشد و قانون گذار خداوند است. يكي از اهداف مهم حكومت ديني حفظ و اجراي قوانين اسلامي و ارزش هاي آن است. زندگي سياسي، فردي و اجتماعي مردم نيز بر اساس دستورهاي اسلامي اداره شده و مسئولان حكومت وظيفه دارند قوانين اسلامي را اجرا نمايند. در انديشة سياسي اسلام ساختار حكومت به گونه اي تعريف شده است كه حق حاكميت مردم و نقش آفريني آنان و جايگاه آن ها در مقبوليت حكومت، با بهره گيري از آموزه هاي اسلامي شكل مي گيرد، و حقوق مردم نيز با رعايت قوانين الهي رعايت مي شود. از آن جا كه در جامعه ديني اكثريت را مسلمانان تشكيل مي دهند، و آن ها خواستار اجراي قوانين الهي هستند، اجراي احكام الهي با مردم سالاري منافات ندارد، زيرا در ساختار حكومت اسلامي رعايت حقوق همة شهروندان پيش بيني شده است.

در حكومت دموكراتيك دستورهاي ديني يا اصلاً مدّ نظر نيست و يا كم رنگ هستند. آنچه در اين حكومت محوريت دارد، مردم است و قوانين آن را نخبگان جامعه وضع مي كنند، و هر آنچه را كه مردم خواستند، وجاهت قانوني دارد. اگر چه بر خلاف حكم الهي باشد، هر چه را كه اكثريت مردم بپذيرند يا اكثريت قانون گذاران آن را تأييد و تصويب كنند، قانوني و لازم الاجرا است، اگر چه اين مسئله غير اخلاقي، غير ديني و يا حتي غير انساني باشد.

يكي از مؤلفه هاي مهم حكومت دموكراتيك ماهيت غير ديني بودن آن است كه معمولاً حكومت دموكراتيك حكومت لائيك مي باشد. بر اساس تفاوت ماهوي اين دو نوع حكومت بود كه امام راحل(ره) ـ در اوّل انقلاب ـ در برابر آن ها كه پيشنهاد نمودند حكومت ايران حكومت دموكراتيك باشد، مخالفت نمود و فرمود: حكومت اسلامي ايران، جمهوري اسلامي است. نه يك كلمه زياد و نه يك كلمه كم، كه جمهوريت نظام حكايتگر جايگاه مردمي آن و اسلاميت نظام بيانگر ماهيت ديني آن است.يكي از نويسندگان در خصوص تفاوت حكومت ديني با برخي از حكومت هاي ديگر مانند حكومت دموكراتيك مي نويسد: شعار اسلام، با شعار حكومت هاي بشري، به ويژه غربي متفاوت است. شعار حكومت ديني و حكومت اسلامي، پيروي از حق است و شعار حكومت دموكراسي، پيروي از اكثريت محوري است... در اين نظام (نظام اسلامي) هر حقي از ذات اقدس الله كه حق محض است سرچشمه مي گيرد....

دوم: يكي از تفاوت هاي حكومت اسلامي و حكومت دموكراتيك در معنا و قلمرو آزادي ظاهر مي شود. در آموزه هاي ديني آزادي هاي فردي و سياسي و ... با بهره گيري از قانون الهي تعريف شده و در چارچوب قوانين الهي مشروعيت پيدا مي كند، از اين رو است كه برخي از مسايل از مصاديق آزادي محسوب نمي شوند. و حال آن كه در ساختار حكومت دموكراتيك آنها از مصاديق آزادي به حساب آمده و آزاديهاي غير منطقي و غير معقول وجود دارد. تفاوت عمدة اين دو حكومت در تفسير قلمرو آزادي موجب شده است كه برخي تصور كنند حكومت اسلامي با آزادي هاي فردي و سياسي و ... تعارض دارد، و حال آن كه واقعيت غير از اين است؛ زيرا در حكومت اسلامي آزادي هاي فردي و سياسي و ... وجود داشته و همگان در بهره گيري معقول و منطقي از آن مجاز هستند.

سوم: يكي از تفاوت هاي اين دو نوع حكومت در مشروعيت آن ها ظهور مي كند. نظريه پردازان حكومت دموكراتيك باور دارند كه مشروعيت حكومت با رأي اكثر مردم شكل مي گيرد و هرگاه اكثر مردم كسي را به عنوان رئيس حكومت انتخاب نمودند، او حق حاكميت دارد، و حال آن كه در انديشه سياسي اسلام مشروعيت حكومت از سوي شرع به وجود مي آيد؛ يعني خداوند است كه به رهبر حق حكومت مي دهد؛ و اگر رأي مردم و مقبوليت آن ها در شكل گيري نظام و حفظ آن لحاظ شده است، با اذن شارع بوده و اين مشروعيت در حقيقت برگشت به اذن الهي دارد؛ زيرا او به بندگان خويش حق تعيين سرنوشت داده است كه حكومت را گزينش نموده و با راهنماييهاي آموزه هاي ديني حكومت تشكيل دهند.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.